مهراردبیل
مهراردبیل

مهراردبیل

بذرهایی که به زیر خاک می روند ، دوباره جوانه خواهند زد

دستان تو وقتی با دست های صهیون گره خورد تا خون هر که در مقابل حکومت شیطان ایستاده را بریزد ، باید می دانستی مردانی را که به زیر خاک می بری دوباره خواهند رویید. خون های ریخته شده به ناحق بارورند ، دوباره روییدن خواهند گرفت...

کودکانی که جسم کوچکشان تکه تکه شد. آوارهایی که استخوان نازکشان را شکست.آتش هایی که پوست نازکشان را سوزاند. بمب هایی که بدن ظریفشان را متلاشی کرد؛ خوب بنگر هنوز زنده اند این کودکان با شکم های پاره ، دست های تکه تکه ، بدن های سوخته ، استخوان های شکسته ، با تحمل دردی که فراتر از تحمل کودکانه ی آنهاست... بنگر تازه عروسانی که معشوق از دست رفته شان را هرگز از یاد نخواهند برد. مادرانی که نگاه نگران فرزندانشان تنها خاطره ی آنها خواهد بود. کودکانی که پدر را در میان قاب و یا شاید قاب آنها را در میان خواهد گرفت؛ صدای تپیدن قلب زمین را می شنوی؟؟ با خون هایی که به زمین ریخته ایی قلب زمین به طپش افتاده ، تا شمارش معکوس نابودیت را آغاز کند ، تا خواب آشفته ی تو را آشفته تر کند...

بذرهای که به زیر خاک می روند ، دوباره جوانه خواهند زد ، خون های ریخته بارور خواهند شد. زمین محل رویش است. برادر مترس ، دوباره روییدن خواهی گرفت . آنگاه که فصل رویش آغاز شود. آنگاه که باغبان با خود بهار را بیاورد ، دوباره سبز خواهی شد... بهار نزدیک است!!!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.